ازتهران تماس گرفتند وگفتند نیازفوری به چند راننده لودر وبلدزور داریم پس فردا اعزام کنید وسریعا به مامعرفی کنید تا درگردش کاراعزام قرار گیرند.لیست داوطلبین اعزام رابرداشتیم وافرادی که تخصص لودر وبلدوزر داشتند را ازلیست خارج کردیم وشروع به تماس گرفتن با آنها کردم برخی گذرنامه نداشتند وبرخی امادگی اعزام وبرخی هم دردسترس نبودند

تا اینکه با شهید منصورعباسی تماس گرفتم موضوع را به ایشان گفتم وگفتم که باید فردا به تهران برود ومقدمات اعزام صورت گیرد.پشت گوشی خوشحالی اش رافهمیدم  وبدون درنگ گفت اماده ام حتی گذرنامه ام هم اماده است تا نیم ساعت دیگربه اتاق شما می ایم  با همه مدارکم .دقیقا نیم ساعت پس ازتماس امد با شوق وذوق.مدارکش کامل بود اما محاسنش سفید بود سنش بالا وجثه اش کوچک.کمی به شک افتادم که ایا امادگی جسمانی لازم را دارد؟می تواند تحمل سختی های انجا را داشته باشد؟

ازوضعیت جسمانی وسن وسالش پرسیدم گفت نگران نباشید اماده اماده هستم وحاضرم همین الان تست بدهم  من همیشه راهپیمایی وکوهپیمایی میکنم ازقاطعیت حرف زدنش فهمیدم زرنگ است ومشکلی ندارد.نامه اش را زدیم برای تهران ومعرفی شد به عنوان راننده بلدوزر. وقتی خواست برود گفت من همه کارهایم را کرده ام بچه ها همگی بزرگ شده وتحصیلات بالایی دارند وصاحب زندگی.ماشین وخونه دارم هیچ نیاز مالی ندارم وخانواده هم راضی راضی راضی.خواهش می کنم من را اعزام کنید لحظه ای تردید را دروجودش ندیدم

خلاصه باراول اعزام شد اما مدتی بعد شنیدم ازناحیه دست مجروح شده وبه ایران برگشته بااو تماس گرفتم وجویای حالش شدم به لحاظ روحی وروانی خوب بود وگفت دوست دارد باردیگراعزام شود بعد ازمدتی دوباره امد وامادگی خودرا برای اعزام اعلام کرد به اوگفتم دستت هنوزخوب نشده است  ازدستکش مشکی که پوشیده بودفهمیدم،اما اوگفت نه مشکلی ندارم دوباره هماهنگی لازم صورت گرفت وبرای باردوم اعزام شد.عملکردش را گهگاهی می پرسیدم راضی راضی بودند جای خودش را درجبهه بازکرده بود ومسئولیت مهندسی رزمی درقرارگاه داشت فرد میدانی بود همیشه داوطلب خط مقدم میشد .

خلاصه اخرین بار درمردادماه امسال درساختمان شیشه ای درسوریه دیدمش با ما به مرخصی برمی گشت خوشحال بود که به دیدارخانواده اش می رود اما پشت گوشی با مسئولش درقرارگاه که صحبت می کرد کمی ناراحت به نظرمی امد نزدیکش شدم وگفتم چی شده حاج منصور؟ گفت مسئولم میگوید باید زود برگردی ولی خانواده ام  هم ازدوری دلتنگ هستند ومرتبا میگفت باید زود ازمرخصی برگردم به من نیازدارند.

واین است شوق جهاد وشهادت که دردل مردان خدایی وجود دارد .همو که مانشناختیم اما خوشحالیم که توفیق رفاقت وهمنشینی وهم صحبتی رابا اوداشتیم.مردی که پس ازسال ها خدمت درسپاه بازهم  وظیفه خود میدید که به جبهه مقاومت وانقلاب اسلامی خدمتی دوباره کند

روحش شاد ویادش گرامی

انشاالله دستگیر ما درپل صراط باشند

خاطه ازس.ع.م

چهارمین جلسه انجمن کتابخانه های عمومی شهرستان بن درشهر وردنجان برگزار شد.

به گزارش خبرنگارزنگ خبروردنجان :این جلسه با حضورمسئولان درکتابخانه علامه طباطبایی(ره)شهروردنجان برگزارشد.

جلسه شورای آموزش و پرورش در سالن کنفرانس اداره آموزش و پرورش شهرستان برگزار گردید.

به گزارش خبرنگارزنگ خبروردنجان:جلسه با تلاوت آیات قرآن شروع گردید. در ابتدا  اسماعیلی ریاست اداره آموزش و پرورش ضمن خیر مقدم به اعضا شورا و مهمانان، ولادت حضرت محمد و امام جعفر صادق را تبریک گفتند. در ادامه گزارش مبسوطی پیرامون گردش کار جلسه قبل تا به امروز ارائه نمودند. ایشان در این جلسه در حوزه آموزش به : نظارت بر عملکرد مدیران، ثبت نام دانش آموزان در بنیاد علوی، شناسایی و جذب دانش آموزان بازمانده از تحصیل، برگزاری مراسم روز کودک، برگزاری ضمن خدمت طرح شهاب، برگزاری جلسات توجیهی اولیاء پایه اول با عنوان معماران خشت اول، فراخوان شرکت در کلاس های تقویتی، دوستی دانش آموزان با پژوهش سرا، توزیع بسته های کمک آموزشی در روستاهای کم جمعیت اشاره نمودند.

در حوزه معاونت پشتیبانی به : تعمیر سرویس های بهداشتی و آبدارخانه دبیرستان مکتبی، تعمیر نمازخانه و سرویس بهداشتی اداره، تعمیر و راه اندازی سیستم گرمایشی دبستان مولوی، مجهز نمودن مدارس به دستگاه کپی، دیتا، صندلی ، چرخ خیاطی و ...، تسهیل معوقات قبوض مدارس، پرداخت کمک هزینه ایاب و ذهاب به دانش آموزان و تحصیل وام بانک مهر و وام بانک ملی و وام خرید لوازم خانگی، پروژه نمازخانه حیدری و پروژه آموزشگاه خلیج فارس اشاره نمودند.

در حوزه فرهنگی-هنری و تربیت بدنی به : برگزاری نماز شوق وصل، مراسم سوگواری احلی من عسل، برگزاری مسابقه درسهایی از قرآن، اردوی راهیان نور، راهپیماییی 13 آبان ، پرسش مهر، اجرای طرح حیاط پویا، پوشش دهی 90%مدارس با مربیان تربیت بدنی، برگزاری المپیاد ورزشی درون مدرسه ای، تشکیل کمیته ارتقاء سلامت، آموزش و پیشگیری بیماری های دهان و دندان، اجرای طرح آهن یاری و ویتامین D، مشاوره تحصیلی، شناسایی دانش آموزان آسیب پذیر، اجرای طرح مروجین سلامت، سفیران سلامت اشاره نمودند.

در ادامه جناب آقای اکبریان فرماندار محترم شهرستان به جمع بند نظرات پرداختند و در خصوص تغییر کاربری 25 فضای آموزشی، از  ظفریان ، بخشدار مرکزی،  درخشان، بخشدار شیدا،  سرپرست شهردار بن و  نصیریان سرپرست شهرداری وردنجان درخواست کردند که ظرف مدت 10 روز کاری مقدمات کار را فراهم و نامه ارسالی به وزارت مسکن و شهرسازی را آماده نمایند.  همچنین در خصوص تقدیر از نخبگان و رتبه های برتر کنکور در جهت ایجاد انگیزه در دانش آموزان قول مساعدت و همکاری دادند.

به نام خداوند هستی بخش

مردم شریف فهیم وقدردان شهرشهیدپرور وردنجان اکنون که پس ازپنج سال ونیم تلاش بی وقفه برای تحقق بخشیدن به خواسته های به حق شما به جهت داشتن شهری زیبا وپویا وارام وجهت دادن به شاخص های شهری که حتی الامکان مهیا شده ،اگرچه تارسیدن به افق درخشان راهی دراز فرارو هست ولی هرکاری با برنامه وهدف گداری اصولی شدنی است.

اکنون که شهرداری را ترک می نمایم برخود واجب می دانم تا بدینوسیله عظمت وفرهنگ والایتان راارج نهم وازیکایک شما شهرورندان بزرگوار تشکرنموده وبه خودمی بالم.

نگاه رضایت بخش وقدرشناسانه شما همشهریان ارجمند را به همراه خویش داشته وبا اطمینان قلبی غبارخستگی راازتن می زدایم چرا که شهرشهیدپرور وردنجان دارای غمردمی با غنای فرهنگی ودینی بالایی میدانم

زمان خدمتگداری ابن جانب اگراقدامی حاصل شده مرهون همراهی همگرایی ونیک اندیشی شما شهروندان مومن بوده وبنده تنها عضو کوچک ومجری وخادم وپیگیر مطالبات شما درهمه حوزه ها بوده ام چراکه مقایسه کارهای اجرا شده ازسال 91 تاکنون به قبل ازتاسیس شهرداری گواه همگان است.

(جدول گذاری *اسفالت معابر *طراحی واجرای میدان بلواراصلی شهر *ایجاد فضای سبز *تکمیل وبهره برداری ساختمان اتش نشانی* پارک کودک *تملک ده هکتار زمین برای کاشت درختان جنگلی و...

 *پیگیری جدی درجهت اجرای پروژه های: سالن سپاه *سالن تربیت بدنی* ساختمان درمانگاه *کتابخانه عمومی شهر* سی واحدی بنیاد مسکن برای اقشاربدون مسکن *ساختمان دفترامام جمعه *پیگیری جهت واگذاری مجانی: بیل- مینی بوس- خودروی اتش نشانی -دستگاه حمل زباله وسایراقدامان انجام شده)

همانگونه که مستحضرهستید حجم کارهای صورت گرفته درمدت تصدی اینجانب انقدرمشهود وملموس است که علی رغم فرازونشیب ها وموانع متعدد، اینجانب با پیگیری ها ورایزنی های متعدد با مسولین کشوری استانی شهرستانی تمام وقت وبا حضورفیزیکی درشهرازنزدیک شاهد تکمیل تک تک پروژه هابودم. 

خدایا شکرتوانستیم با همراهی اعضای محترم شورای اسلامی دوره چهارم وپرسنل زحمت کش شهرداری گوشه ای ازمشکلات  عدیده شهروندان را حتی الامکان رفع نموده ودرپایان ازهمشهریان سخاوتمند وبزرگمنش استدعا دارم اگر درجایی کم کاری ویادرخواست شهرورند بزرگواری براورده نشد آن هم به دلیل کمبود ها، نارسایی هاوضعف بنیه مالی شهرداری بوده که پوزش وحلالیت می طلبم.

درپایان وظیفه خود می دانم  ازاستاندار محترم ،معاونین استاندار ،مدیران کل، نماینده محترم، فرماندارمحبوب جناب اقای اکبریان ،امام جمعه اسبق وفعلی شهر ،مسولین امنیتی  وانتظامی ،پایگاه مقاومت بسیج ،خانواده های محترم شهدا ،روحانیون بزرگوار، اصناف وبازاریان، فرهنگیان و دانش اموزان ودانشجویان ،روسای محترم شهرستانی ،اعضای محترم دوره چهارم شورای اسلامی شهروردنجان وهمکاران زحمت کش خدوم خودم که دراین چند سال برای عمران وابادی شهرهمکاری ومساعدت لازم رابا اینجانب داشته اند تشکرنموده ودرپیشگاه با عظمت خداوند بزرگ سوگند یاد میکنم درهرجایگاه مسولیتی باشم خدمت صادقانه وخالصانه درکشور عزیزم را والاترین هدف زندگی خود دردنیا واخرت قراردهم.

خدایا چنان کن سرانجام کارتوخشنود باشی ومارستگار

با تقدیم واحترام برادرکوچک شما

ذوالفقاریوسفی

کارکنان مرکزبهداشت شهروردنجان امروز درنمازجمعه خدمات رایگان برای مردم انجام دادند.

به گزارش خبرنگارزنگ خبروردنجان:اموزش گروهی ایدز تست قند خون واندازه گیری فشارخون ازخدمات کارکنان مرکز بهداشت شهروردنجان بود که درنمازجمعه برای همشهریان وردنجانی ارائه شد.

همچنین اضافه می شود گردش اتوبوس برای تست ایدزرایگان شنبه 96/9/11به صورت سیاردرشهروردنجان برگزارخواهد شد.

سرهنگ پاسدار حبیب الله مولوی وردنجانی فرمانده بسیج ناحیه 9شهروردنجان درزمان جنگ ازخاطرات زمان خدمت خوددربسیج  وردنجان را این گونه بیان کرد:

خاطره ای که دارم اینگه هروقت ازفشارکارخسته می شدم  به دیدار یکی ازخانواده های شهدا می رفتم وتامدتی انرژی میگرفتم ودوره خدمت دربسیج را یکی از دوران طلایی خدمتم می دانم بدترین خاطره این دوران هم خبر شهادت دوستم شهید کاظم مولوی بود

با تشکر ازخبرنگارزنگ خبروردنجان

سردار مچکریم

سروده حاج اقا ثرائی استاد دانشگاه درهمدردی با زلزله زدگان  کرمانشاه

جدال سرما ودخترک یتیم:

نشسته بود روی زمین هی به خود می پیچید سرما رهاش نمی کرد دست وپاهاش را می دید.

چنبره دورش میزد بچه عقب می کشید می شد جنگ با مرگو توچشم دخترک دید.

روپاهاش چندتا اجر پشت سرش به دیورا دیواری که ممکنه یه دفعه بشه هوار

دست وپاهاش می لرزید انگارازدنیا سره دختری که مدتی گرسنه وبی شیره

باد به دستاش می خوردسرما همراهی می کرداستخوناش کوفته بود پرشده بوده ازدرد

باباش زیراواربود مامان تواشپزخونه اشپزخونه کجا بود اینجا همش اواره

به جزیه تلی ازخاک چیزی سرجاش نبود توی یه لحظه انگار خونه ها غیب شده بود

انگاری که باد می خواست اون اسمونی بشه اماده بود مثل سنگ با سنگ بره توشیشه

دخترالتماس می کردباد رهاش نمی کرد باسوزسرمای خود به دخترحمله می کرد

دختر می افتاد ازپا با دوهزارغم ودردهیشکی به هیشکی نبود به جزباد وخاک سرد

سرما هم کمک می کرد دخترازپادربیاد دخترانگارامید داشت شاید سرما سربیاد

سرما اونا بغل کرد دخترک التماس کرد رحم ومروت نداشت بدن یکباره شد سرد

با صورت به زمین خورد مثل یه برگ لرزون ازسرما غش کرده بودگنجشکک بی زبون

اما یه کم صبرکنید دخترکمی تکون خورد باد وسرما راانگار یه دستی با خودش برد

یه پیرمرد گریون ازشرق ایران زمین اومده بود به مغرب بلندش کرد ازمین

اون پیرمرد فقیر پتو وچادرنداشت کت دامادی اش را به روی بچه انداخت

دختربا چشم پرخون به پیرمرد نگاه کرد با صوت کودکانه مامانش را صدازد

مامان به روی زمین غلتید ونزدیک شد دخترسروبالا کرد شناخت مادرخود

دستش تودست اون مردهنوزجامونده بود اون پیرمرد ازسرما رو زمین افتاده بود

دستش جدا نمی شد ازدست اون مهربون انگار پیرمرد می گفت نروپیش من بمون

نیروی امداد اومد دخترک را با خود برد دستش را گرفت وگفت:بابای دخترک مرد

دانش اموزان دبستان پسرانه مولوی ازکتابخانه شهروردنجان بازدید کردند.

به گزارش خبرنگارزنگ خبروردنجان :جمعی ازدانش اموزان پسرانه مولوی به مناسبت هفته گرامی داشت کتاب وکتاب خوانی ازکتابخانه علامه طباطبایی(ره) شهروردنجان بازدید کردند وازکتاب های موجود درکتابخانه استفاده کردند.